چکیده:
در این مقاله موضوع ناخوانا و نانویسا بودن پیامبر۶ با نگاهی درون قرآنی مورد بررسى قرار گرفته و سه نظریه عمده مطرح شده است. یکى نظریه مشهور مبنى بر اینکه پیامبر به طور مطلق، خواندن و نوشتن نمى دانسته است. دوم نظریه خاورشناسان که به صورت مطلق، معتقد به خوانا و نویسا بودن پیامبرند. سوم دیدگاه منتخب است که با نقد دو دیدگاه یاد شده، ثابت نموده است پیامبر۶ قبل از بعثت ناخوانا و نانویسا بوده، ولى پس از بعثت با خواندن و نوشتن آشنا گردیده است.
کلیدواژه ها:
ناخوانا و نانویسا/ امّى/ امیون/ قرآن/ کتابت و قرائت
فصلنامه پژوهش های قرآنی ، سال هفدهم، شماره 68